دیکشنری
داستان آبیدیک
stand (to take the stand)
فارسی
1
عمومی
::
در جایگاه شاهد ایستادن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
STAMPED STARCH MOULD
STAMPEDE
STAMPEDE IN
STAMPEDE INTO
STAMPEDE OUT OF
STAMPER
STAMPING
STAMPING GROUND
STAMPING HEAD
STAMPING MILL
STANCE
STANCH
STANCHER
STANCHION
STAND
STAND (TO TAKE THE STAND)
STAND A CHANCE
STAND AGAINST
STAND ALONE RISK
STAND AND DELIVER
STAND APART
STAND AROUND
STAND ASIDE
STAND AT
STAND AT EASE
STAND BACK
STAND BACK OF
STAND BEHIND
STAND BETWEEN AND
STAND BY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید